مادر تهرونی

ساخت وبلاگ

کیفرخواست یک تصادف جرحی مستند به ماده 717 ق تعزیرات صادر و به ما ارجاع شد وقت رسیدگی تعیین و ابلاغ ها صادر و یک نفر از شکلات در جلسه حاضر شده بود سلام کردیم و رسیدش آغاز شد، گفتم مادر شکایت خودتان را بیان کنید؟ گواهی پزشکی شما کامل شده ؟

مادر: بله حاج آقا همه چیز تکمیل است ، من میتونم پسر صداتون کنم؟ شما حج رفتید؟

من:بله مادر شما هر چی دوست داری صدا کن، حج عمره رفتم

مادر : شما جای پسر من هستید من پسرم صداتون میکنم ، در این تصادف خیلی آسیب دیدم هنوز پس از چند ماه پاهام درد میکند

من : مادر شکستگی هم داشتید ؟ رباط پاره شده؟

مادر: نه پسرم کبودی بوده که هنوز درد می کنه ، بیا خودت نگاه شما هم جای پسر منی بیا ببین بدنه منو،

من : مادر نیازی نیست گواهی پزشکی هست نگاه میکنم

مادر: نه پسرم بیا خودت ببین ، من به محرم نامحرمی اعتقاد ندارم بیا ببین اشکال ندارد (هم زمان پاچه شلوارش را هم میداد بالا می‌گفت ببین)

من : سرم را انداخته بودم پایین از خنده صورتم سرخ شده بود، صحنه خیلی خنده داری بود ، منشی و نماینده بیمه هم در جلسه حضور داشتند همه داشتند به این حرکت و اصرار مادر و این لحن ساده و بی آلایش و خودمانی ایشان در دادگاه ، در حضور قاضی و جذابیت و شیرینی در سخن گفتن و پسرم پسرم گفتن ایشان می‌خندیدیم ، بنده خدا کامل از ته دل می‌گفت پسرم پسرم ، برای من و سایر حاضرین هم صحبت شدن با ایشان حس خوبی داشت...

بعدش سوال کرد که دیه کبودی هاش چقدر میشه ؟ دیگه من روم نشدم بگم، حدودا دو میلیون در مجموع دو تا کبودی میشه

شهید محمود کاوه...
ما را در سایت شهید محمود کاوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sebghatollah0 بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1402 ساعت: 13:19