شهید محمود کاوه

متن مرتبط با «مادر» در سایت شهید محمود کاوه نوشته شده است

مادر تخمه فروش

  • سال ۱۳۹۹ بود که یک پرونده درگیری با چاقو داشتم، چند جوان جلو یک راننده کامیون اهل شیراز را گرفته بودند و اقدام چاقو زدن به وی کرده بودند ، یکی از ضربات چاقو به قدری سخت و سنگین بود که استخوان ران راننده کامیون شکسته بود به همین جهت میخواستند فوری راننده را به استان فارس انتقال بدهند تا گزارش آمد سریع رفتم بیمارستان و با پزشکی قانونی نیز هماهنگ کردن تا به بیمارستان اعزام شوند و شاکی را معاینه کنند، پرونده تشکیل شد مستندات جمع آوری شد و دستورات شناسایی ‌و جلب صادر گردید ، شاکی هم با آمبولانس رفت شیراز، حدود یک هفته طول کشید تا متهم اصلی جلب شد، یک جوان ۱۹-۲۰ ساله بود از خانواده ای فقیر ، من پسر را محکوم کردم و حکم صادر شد، مادرش که حدود ۶۰ داشت با چهره ای سبزه و بسیار لاغر که چادر سیاه به سبک بندری ها دور سر و بدن خودش کامل و مرتب پیچیده بود) به جهت این پرونده مرتب می آمد سوال میکرد و وضعیت پرونده را میپرسید و بعضاً هم درد و دل میکرد و از وضعیت پسرش می‌گفت من هم دیدم این مادر خیلی رنج کشیده و محترم و با ادب هست و همیشه با مهربانی و شرمندگی حاضر می شد همیشه راهش میدادم و چند دقیقه کوتاه، با او صحبت میکردم.پس از صدور حکم محکومیت ، یک روز با یک پلاستیک کوچک تخمه آمد اتاق من و با شرمندگی تعارف کرد گفت من دستفروش سر میدان هستم در سرما و گرما دور این میدان نشستم و تخمه می فروشم درآمدی ندارم این را برای شما آوردم، از وضعیت اقتصادیش مشخص بود خیلی تحت فشار هست...پس از این ماجراها ، این مادر حدودا ۶۰ ساله مرتب به ما سر می‌زد و در حد ۵ دقیقه درد و دل میکرد و می‌رفت هیچ انتظاری هم نداشت فقط دنبال کسی بود تا باهاش حرف بزند تا سبک شود، ولی چند ماهی در این بین خبری از وی نشد پس از آن خودش آمد, ...ادامه مطلب

  • مادر تهرونی

  • کیفرخواست یک تصادف جرحی مستند به ماده 717 ق تعزیرات صادر و به ما ارجاع شد وقت رسیدگی تعیین و ابلاغ ها صادر و یک نفر از شکلات در جلسه حاضر شده بود سلام کردیم و رسیدش آغاز شد، گفتم مادر شکایت خودتان را بیان کنید؟ گواهی پزشکی شما کامل شده ؟مادر: بله حاج آقا همه چیز تکمیل است ، من میتونم پسر صداتون کنم؟ شما حج رفتید؟من:بله مادر شما هر چی دوست داری صدا کن، حج عمره رفتممادر : شما جای پسر من هستید من پسرم صداتون میکنم ، در این تصادف خیلی آسیب دیدم هنوز پس از چند ماه پاهام درد میکندمن : مادر شکستگی هم داشتید ؟ رباط پاره شده؟مادر: نه پسرم کبودی بوده که هنوز درد می کنه ، بیا خودت نگاه شما هم جای پسر منی بیا ببین بدنه منو،من : مادر نیازی نیست گواهی پزشکی هست نگاه میکنممادر: نه پسرم بیا خودت ببین ، من به محرم نامحرمی اعتقاد ندارم بیا ببین اشکال ندارد (هم زمان پاچه شلوارش را هم میداد بالا می‌گفت ببین) من : سرم را انداخته بودم پایین از خنده صورتم سرخ شده بود، صحنه خیلی خنده داری بود ، منشی و نماینده بیمه هم در جلسه حضور داشتند همه داشتند به این حرکت و اصرار مادر و این لحن ساده و بی آلایش و خودمانی ایشان در دادگاه ، در حضور قاضی و جذابیت و شیرینی در سخن گفتن و پسرم پسرم گفتن ایشان می‌خندیدیم ، بنده خدا کامل از ته دل می‌گفت پسرم پسرم ، برای من و سایر حاضرین هم صحبت شدن با ایشان حس خوبی داشت... بعدش سوال کرد که دیه کبودی هاش چقدر میشه ؟ دیگه من روم نشدم بگم، حدودا دو میلیون در مجموع دو تا کبودی میشه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها